مقدمه
تلقیح مصنوعی به دلیل استفاده بهینه از خروسهایی که قادر به جفتگیری در شرایط طبیعی نیستند و همچنین کاهش نیاز به خروس در گله ابزار ارزشمندی به حساب میآید. این روش اولین ابزار زیست فناوری مورد استفاده است که به موجب آن عملکرد تولیدی افزایش یافته و امکان استفاده از خروسهای با توانایی ژنتیکی بالا فراهم شده است (Benoff et al., 1981). تلاشهای اولیه برای شروع تلقیح مصنوعی به عنوان یک روش عملی توسط ایوانف در سال ۱۸۹۹ در روسیه آغاز شد که در این مورد بر روی حیوانات اهلی از جمله طیور مطالعه صورت گرفت (Ivanow, 1922). این روش در طیور حدود یک قرن پیش برای اولین بار انجام شد که طی آن ایوانف منی را از مجرای دفران خروس جمعآوری کرد و توانست تخم مرغ نطفهدار تولید کند (Ivanow, 1907). در خروس جمعآوری مصنوعی منی بوسیله ابزار ساخته شده توسط ایشیکاوا (۱۹۳۰) صورت گرفت. در سال ۱۹۳۵ باروز و کویین روش ماساژ شکمی در خروس را گزارش کردند. تکنیک جمعآوری منی برای تلقیح مصنوعی توسط کویین و باروز (۱۹۳۶) توسعه پیدا کرد. از این رو این محققین را به عنوان “پدر تلقیح مصنوعی طیور” میشناسند و روش آنها در دیگر گونههای طیور نیز مورد استفاده قرار گرفته است.
تلقیح مصنوعی در مرغهای تخمگذار موجود در قفس در فلسطین اشغالی (Thumin, 1951) و استرالیا (Skaller, 1951) استفاده شد. در همان زمان تلقیح مصنوعی برای بهبود باروری جوجه گوشتی در آمریکا بررسی شد (Moultrie, 1956). در هند این روش توسط پروژه تحقیقاتی هماهنگ طیور هند در سال ۱۹۷۵ معرفی شد. به طور معمول برای تلقیح مصنوعی از منی تازه جمعآوری شده استفاده میشود زیرا جمعآوری آن آسان بوده و در مزارع اصلاح نژادی بزرگ برای تلقیح مرغها در کنار هم قرار دارند. از دهه ۱۹۶۰ این روش به عنوان جز اساسی در تولیدمثل بوقلمون و به طور انحصاری در گلههای تجاری استفاده شد. به علت تفاوت وزن بین بوقلمونهای نر (حدود ۳۳ کیلوگرم برای سویههای سفید بزرگ) و ماده (حدود ۹ کیلوگرم در شروع تخمگذاری) جفتگیری طبیعی آنها موفقیت آمیز نبود که نتیجه آن کاهش باروری سویههای سینه پهن سنگین بود در نتیجه تلقیح مصنوعی در گلههای تجاری مورد استفاده قرار گرفت (Lake, 1983; Donoghue and Wishart, 2000).
به علت وجود غده کفی در مخرج بلدرچین (Mohan et al 2010.,; Shit et al., 2002) و مرغ شاخدار (Mohan et al., 2013) تلقیح مصنوعی به راحتی مورد استفاده نمیباشد. در غاز و اردک بر خلاف مرغ و بوقلمون، به دلیل عدم خروج اویداکت برای انجام تلقیح، استفاده از این روش دارای محدودیت است (Cooper, 1977). تلقیح مصنوعی به طور موفقیتآمیزی در مرغان ماهیخوار و دیگر پرندگان وحشی (Gee, 1995; Blanco et al., 2009) که از نظر حفاظت از گونههای در معرض خطر اهمیت دارند برای دستیابی به جمعیت پایدار و زنده استفاده شده است. بالغ بر ۱۰،۰۰۰ گونه پرنده شناخته شده است که ۱۳ درصد آنها در خطر میباشند. این بدین معنی است که حدود ۱۳۷۵ گونه در خطر جدی انقراض قرار دارند (International Union for Conservation of Nature and Resources, 2018).